فیروزجایی، مجری کارشناس عصرانه داستان در شروع برنامه گفت: با سلام و عرض ادب خدمت حضار گرامی برنامه دوم از سلسله برنامههای عصرانه کاغذی با محوریت خاطرات یک فرشته با نویسنده محترم حمزه شریفیدوست و منتقد گرامی که هم نویسنده است و هم منتقد جناب آقای سعید محمدی
آقای شریفیدوست از پژوهشگران مهم در عرصه معارف اسلامی به ویژه نقد عرفانهای نوظهور از جمله شیطانپرستی است که از دهه ۸۰ شروع کرده است. وی جزو اولین کسانی بود که به این موضوع پرداخت و ضروری دیدند که به روایت داستانی از تاریخ ائمه ع ورود پیدا کنند که خاطرات یک فرشته محصول تلاش ایشان در این زمینه است.
آقای سعید محمدی دانش آموخته دانشکده صدا و سیمای قم که پایان نامه ارشدشان با موضوع چگونگی برگردان روایتهای تاریخی به داستان و درام است با همین موضوع رمان نوشته است که ماموریت در قصر در آستانه ۱۰۰۰۰ تایی شدن است و نذر نصرانی که در کتابستان چاپ کرده و کتابی دیگر در نشر معارف در آستانه چاپ دارد.
محمدی، نویسنده و منتقد: امیدوارم نکاتی که عرض میکنم کمکی کند. صحبتهایی دو بخش دارد. بخشی فنی و بخش محتوای. به کتاب خاطرات یک فرشته نمیتوان رمان گفت شاید بتوان عنوان «بازنمایی خلاقانه تاریخ» روی آن گذاشت. هرچند در جایی از کتاب میبینیم که نویسنده تلاش کرده که به ساختار رمان نزدیک شود اما متوقف شده است اما این نقص کتاب نیست بلکه امتیازاتی دارد که میشمارم.
این کتاب طرح جلد جذاب و خوش آب و رنگی دارد و اسم گیرایی که نشانگر سوژه بکر و موضوعی بدیع دارد. من ندیدم کسی از این زاویه به امام نگاه کرده باشد. فرشتهای که موکل امام است زندگی امام ع را روایت میکند. موضوع تاریخ اهل بیت ع موضوع جذابی است. زیرا اکثر ایران عرق مذهبی دارند و خصوصا امام رضا ع ولینعمت او میدانند. از خوبیهای دیگر میتوان گفت پژوهش غنی و پرباری که پشتوانه کتاب است. از جمله اطلاعاتی که در مورد فرشتگان، جنیان و … میدهد. راوی هم اول شخص است که مخاطب را به آن فرشته بسیار نزدیک میکند و خود را مهم و مخاطب خود را محیط بر داستان میبیند.
قلم سلیس و بدون پیچیدگیهای ادبی و شاعرانه به روانی و شیرینی کتاب کمک کرده است. اساسا تأویل و تحلیل روایتهای تاریخی بسیار سخت و پیچیده است و نویسنده اگر بخواهد به آن بپردازد کار سختی را در پیش رو دارد. اگر آن را با پیچیدگیهای ادبی و بازیهای زبانی و شاعرانه بخواهیم روایت کنیم اثر بسیار سختخوانی میشود. خوشبختانه کتاب خاطرات یک فرشته توانسته از این بابت خودش را برهاند و کتابی سلیس و روان به مخاطب عرضه کند. داستان دارای یک شروع خوب و میانه جذاب و پایانی دراماتیک است.
در همان پاراگراف اول که مأموریت فرشته به او ابلاغ میشود و لذا شخصیت و اتمسفر داستان به مخاطب گفته میشود و مخاطب در جریان قرار میگیرد. هر چند در میانه اوج و فرود دراماتیک را نداشته باشد اساساً کتاب با این ساختار نوشته نشده است آنقدر از خورده روایات و داستانکهای جذاب استفاده کرده که جذابیت آن افت نمیکند. عمدتاً مخاطب را دنبال خودش میکشاند نویسنده اطلاعات خوبی به مخاطب منتقل میکند.
آشناییزدایی دیگر مؤلفة خوب این کتاب است. در این کتاب اسامی ثانویه و غیر مأنوس استفاده شده است و توانست پرسشی در ذهن مخاطب قرار دهد که این اشخاص چه کسانی هستند. و در ادامه مخاطب کشف میکند که اشخاص آشنایی که اطراف امام بودهاند اسامی دیگری نیز دارند.
در جاهایی هم مخاطب احساس گنگی میکند. اما نویسنده در پاورقی استفاده کرده و آن موراد گنگ را تبیین کرده است. این یک سنت نامأنوسی است. عموماً این کار را نمیکنند. در عین حال بسیار به متن اصلی کمک کرده است.
نکته بسیار خوب و مفیدی که در این رمان میتوان اشاره کرد این است که حکایات و داستانهای زیادی آورده است که ظرفیت کتاب را زیاد کرده است به طوری که هر کدام این حکایت قابلیت دارند که یک رمان بلند شوند. مثل ماجرای علی بن یقطین که رمان شده و خیلی از آنها جا دارد که رمان بشود و مع الاسف تا به حال به آن پرداخته نشده مثل ماجرای شهید فخ که قابلیت تبدیل شدن به چندین رمان را دارد.
در بحث محتوایی هم اطلاعات خوب بشما میدهد. مثل اطلاعاتی که در زمینه ملائکه و جنیان میدهند این اطلاعات بسیار گذری و کوتاه است اما نشان دهنده عمق مطالعه و پژوهش نویسنده است مثل اینکه در رمان گفته میشود ملائکه رتبه دارند انواعی هستند و دارای تحولند و … . هم چنین بحث موکلان جنی و شیطانی که برای سران کفر و شرک وجود دارد.
نویسنده در همین قالب مروری کرده بر زندگی امام رضا از قبل از ولادت تا شهادت ایشان. و مخاطب با عمده مسائل تاریخی امام رضا ع آشنا میشود. مثل جریان واقفیه اما مهمترین بخشی که در این کتاب مورد اشاره و درشت نمایی کرده بحث امامت و ولایت پذیری است بحث لزوم وجود امام، آینده نگری و کیاست امام و دیگر مسائلی که مخاطب با خواندن این کتاب یک دوره امامشناسی را یاد میگیرد. هر چند کتاب با شهادت امام رضا ع تمام میشود اما وصل آن به ظهور حضرت حجت عج پایانی شیرین و امیدوار کننده دارد.
شرکتکننده: این اثر را در چه قالبی میتوان شمرد؟
محمدی: ساختار رمان ندارد اما میتوان آن را نقالی و قصه دانست. من اصرار دارم که بگویم بازنمایی خلاقانه تاریخ.
فیروزجایی: چندی پیش با یک پژوهشگر چالشی داشتیم. او معتقد بود که چرا در فلان رمان تخیل و تصرف نقل تاریخی اتفاق افتاده است؟ در مواردی از این دست روایتها که شخصیتها ملموس نباشند میگوییم این اثر تخیلی، فانتزی یا رئالیسم جادویی است. اما آقای سرشار اعتقاد دارند که به آن بگوییم «رئالیسم مذهبی» یا «رئالیسم اسلامی» و یا «رئالیسم عرفانی»
این کتاب در این زمینه نظریهخیز است و می توان در مورد آن ساعتها صحبت کرد و به نظریه رسید شاید نویسنده به این امر واقف بوده است من این را امتیاز کتاب میدانم. یعنی میتوان با این کتاب به معرفی یک گونه از روایت که برساخته از مذهب اسلام است برسیم. نکته دوم در مورد این کتاب میتوان اینگونه گفت که شریفیدوست به عناصر داستان اهمیت نداده اما کتابش جزو کتابهای داستانی شمرده میشود مثل آثار سید مهدی شجاعی که البته بازیهای زبانی ندارد، بازی با احساسات ندارد، دارای ایجاز ادبی است. یعنی چیزی را از کتاب حذف کنیم نخ اصلی داستان پاره میشود.
محمدی: با گفتن مولفههای فنی آن به این میخواستم اشاره کنم که کتاب خیلی خوبی برای عوام است اما خاص هم حتی از آن برداشتی دارند. همه مخاطبین با آن ارتباط برقرار میکنند. در مورد ساختار رمان من حرفی ندارند زیرا آن را رمان نمیبینم. توصیه من به ایشان این است که مسائل فنی رمان را جدی بگیرند و در پی کسب آن بروند. زیرا این کار باعث میشود چیزهایی که در ذهنشان هست را به راحتی در کتابشان پیاده کنند و قشر ادبی جامعه هم به کتابشان اقبال کند.
مثلاً ما در این کتاب از مردم شناسی، اقلیم، جغرافیا، معماری و … چیزی در این کتاب نمیبینیم. فضا ساخته نشده و مخاطب از این بابت آن را پس میزند در حالی که نسل امروز اقبال زیادی به رمان دارد. ولی دست ما خالی است. باید در نظر داشته باشیم که اگر آقای شریفیدوست با ادبیات داستانی آشنا بود میتوانست از اشتباههای محتوایی هم پرهیز کند. مثلا جایی که میگوید فرشته به امام «یاد میدهد». در حالی که امام رکن عالم هستی است چطور ممکن است که از فرشته که فقط مامور انتقال دهنده است یاد بگیرد؟ اگر چه این فرشته از مقربان باشد. و یا در جایی که فرشته اراده خودش را در عرض اراده امام میداند و به فرشتگان عذاب متوسل میشود که قاتلین شهدای فخ را عذاب کنند.
از جمله مواردی که اگر نویسنده یک رواننویس بود میتوانست به او کمک کند جایی است که یک سری اطلاعات را میآورد اما چون نمیداند چطور با ماجراپردازی آن را در خدمت تعمیق داستان قرار دهد صرف اشاره بیان میکند و میگذرد. مثل آن جایی که انواع فرشته را فقط میشمرد. در حالی که کار با چند داستانک و خوده ماجرا میتواند آن را برای مخاطب تشریح و تبیین میکند که به اثر عمق ببخشد.
شریفیدوست: عرض تشکر و قدردانی از نشر معارف خصوصاً مدیر محتوایی نشر جناب حجتالاسلام علیجانزاده و همچنین دوست خوب و متخصصم جناب آقای فیروزجایی و منتقد گرامی سعید محمدی. آقای محمدی خیلی کریمانه کتاب را نقد کرد و دوست داشتم که بیشتر نقد میکرد که به واقع در حال یادگیری هستم و دوست داشتم از این جلسه با دست پر خارج شوم. کتاب خاطرات فرشته دفتر «طوبی» با محوریت زندگی حضرت زهرا س در جایی چاپ شده بود و آستان قدس به آن توجه کرد و از من خواست که دفتر رئوف را بنویسیم. خب ما آن را شروع کردیم و همکاری خوبی نبود و به توافق نرسیدیم. دفتر طوبی ۱۸ برگ است که به عدد سن آن بانوی بزرگوار و دفتر رئوف ۵۵ برگ به سن آن امام همام ع. پیش خودم قرار گذاشتم که کتاب رؤوف با 55 برگ و هر کدام ۵۰۰ کلمه نوشته شود. متوسل به امام رضا ع شدم. رأفت امام رئوف شامل ما شد و در همان نگارش اولیه اتفاق افتاد. من در دو بخش صحبت دارم اول فنی و بعد محتوایی که بیشتر برای اشتراکگذاری معلومات و اصلاح آن توسط اساتید حاضر است. این کتاب را خواستم داستانی بنویسم به چند دلیل. اول اینکه در دین ما به داستان بهای زیادی داده شده است از جمله قرآن که یک چهارم آن به صورت داستان نازل شده است. و این بی حکمت نیست که کتاب آخرالزمانی خداوند به اینگونه فرستاده شده است. دوم اینکه بنده که در حوزة عرفانهای نوظهور پژوهش میکردم به این نکته رسیدم که غالباً ابزار رشد و تبلیغات این حلقهها به وسیله رمان بوده است. سوم اینکه در یک آمار نشان دادند که 34 در صد دانشجوهای دانشگاه آزاد رمان میخوانند.
هرچند بعضیها با رمان مخالفند زیرا رمان ذاتش سرگرمی است و نمیتوان چیزی را از ذاتش جدا کرد. و این با اسلام موافق نیست. حتی در آمازون هم فیلدی به عنوان رمان مذهبی دارید.
خب مقتضی موجود بود و موانعی که سر راهم بود را الان بیان میکنم. زمانی که داشتم با آستان قدس همکاری میکردم گفتند تخیل آن زیاد است و ما کم کردیم که ای کاش از اول هم کاری نمیکردیم. دومین مانع نوع خرده ماجراهایی بود که تخیل در آن راه نداشت و اگر میخواستیم تخیل کنیم دیگر نمیتوانستیم منبع آن را ذکر کنیم. سوم مانع این بود که دوست داشتم مخالفت کمتری از طرف حوزویان با این کتاب شود. زیرا مخاطبین این رمان بسیار حساسند به چیزهایی که به ظاهر نامربوط به امام ع ربط داشته شود. مجموع این اقتضائات و موانع این شد که کتاب به این صورت در آمد. وقتی به مقتضی و مانع نگاه میکنیم میبینیم که باید طرح نوعی در روایت تاریخ ائمه ع دراندازیم چون بعضی مسائل که اشاره شد وجود دارد که دست و پای نویسنده را میبندد.
بنده سعی کردم سبک زندگی معنوی امام را در این کتاب نشان دهم. زیرا در عرفانهای نوظهور سبک زندگی معنوی هم دیده میشود و خواستم با ذکر مولفه های سبک زندگی معنوی امام این دو با هم سنجیده شود و مخاطب خود به انتخاب برسد. بسیار غلط انداز است و سعی کردم در این کتاب راه درست سبک زندگی معنوی را نشان دهم. مثل دعا، صدقه، مجاهدت حتی حرزهایی که وجود دارد همه و همه از مولفه های سبک زندگی معنوی امام است. و همچنین برشهای تاریخی که در کتاب آمده یک دوره امام شناسی است. هدف این بود که یک جوان در سه یا چهار ساعت بدون اینکه چیزی از امهات تاریخ امام حذف شود با زندگی امام آشنا شود.
ما یک اثر کامل و مستقل با موضوع فرشتهها نداریم. فرشتهها دارای را در دارای مراتب میدانیم چهار فرشتههای اصلی لیدر فرشتههای دیگرند که مأمور ائمه میشوند. این مراتب همینطور پایین میآیند تا جایی که فرشتگانی داریم که به صفات انسانی بسیار شبیه هستند. حتی خطا و قانونگریزی دارد مثل پطرس که با وساطت اباعبدالله بخشیده شد. حتی در حوزه روانشناسی غربی اعتقاد دارند که برخی از فرشتهها را تسخیر میکند. پس موکلی که امام معصوم دارد نشان میدهد امام معصوم مقام بالایی دارد و اگر به فرشته مقام بالایی داده میشود به خاطر کسب فیض از مقام معصوم است. در حادیث داریم که آنها به ائمه یاد میدهند مثل موسی و خضر مطمئناً خضر مقامش از موسی بالاتر نیست اما در جایی باید یاد از خضر میگرفت این آموزش در جهت تنقیص ائمه نیست.