فکرشم نکن روایتهایی است از جنس حریر.
شانزده نویسنده دور هم در مجازستان نشستند؛ گپ زدند و خاطرات ریز و درشتشان را مرور کردند تا ناداستان مادریشان متولد شد. ناداستانهایی که شاید برای برخی مثل داستان باشد.
روایت تلاش و پشتکار زنانی که میخواهند قاب عکس زندگیشان را بزرگتر کنند.
در هر روایت پای بچههایی در میان است که نقش خطیر مادری را به این شانزده زن تقدیم کردهاند.