توضیحات
کتاب همنام گل های بهاری – نگاهی نو به زندگی و شخصیت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله برنده جایزه کتاب سال حوزه علمیه قم شده است.
در صفحه نخست کتاب ، حدیثی از پیامبر(ص) آمده است که می فرمایند: داستان من و شما، همانند مردی است که آتشی [برای گرمابخشی و روشنایی] افروخته است… پروانه ها در آن می افتند و او سعی می کند آنها را حفظ کند، من کمربندتان را می گیرم تا در آتش [دوزخ] نیفتید؛ و شما از دستم می گریزید.
این کتاب در چهار فصل با عناوین خویشتن ، خدا ، دیگران و طبیعت نوشته شده و در هر بخش موضوعات جذابی مورد توجه قرار گرفته است که می تواند درس و سرمشقی برای زندگی فردی و اجتماعی باشد.
در بخشی از این کتاب با عنوان بردباری آمده است: اَنَس می گوید: 10 سال خدمتش کردم؛ نه هرگز دشنامم داد و نه کتکم زد؛ نه مرا از خود راند و نه به رویم اخم کرد. گاه در کاری که دستور فرموده بود سستی می کردم، سرزنشم نمی کرد و اگر کسی از خاندانش نکوهشم می کرد، می فرمود: رهایش کنید. اگر می توانست انجام می داد.
می فرمود: آدمی با بردباری به مقام انسان روزه داری می رسد که شب ها را به عبادت می گذراند.
همچنین در جای دیگری درباره قرآن خوانی پیامبر(ص) می خوانیم: شب ها تا سوره های حدید ، حشر ، صف ، جمعه و تغابن را نمی خواند، نمی خفت. جابر گفته است: شب تا سوره های تبارک و الم تنزیل را نمی خواند، نمی خفت. سوره اعلی را دوست می داشت و هنگان خواندن قرآن، صدایش را می کشید و با آوایی زیبا قرآن می خواند.
یکی از نکات جالب کتاب همنام گل های بهاری این است که داستان ها و روایاتی که از پیامبر(ص) نقل شده، در جملاتی کوتاه و شیوا بیان شده وبرای همگان آموزنده و جذاب است.
ميفرمود: لباسهاي خود را بشوييد؛ موهاي خود را كوتاه كنيد؛ مسواك بزنيد؛ آراسته و پاكيزه باشيد؛ زيرا يهوديان چنين نكردند و زنانشان زناكار شدند .
به آينه يا آب مينگريست و موهايش را شانه ميزد .
افزون بر آراستگي براي همسرانش، براي دوستانش نيز خود را ميآراست .
عايشه ميگويد: ديدم در پيالة آبي كه در خانه بود خود را مينگرد و موهايش را مرتب ميكند و ميخواهد نزد دوستانش برود. بدو گفتم: پدر و مادرم فدايت باد! تو پيامبر و بهترين آفريده هستي، به آب مينگري و خود را ميآرايي؟
حضرت فرمود: خداوند دوست دارد هرگاه بندهاي نزد دوستانش ميرود، خود را بيارايد .
تنپوش خود را نيكو كنيد؛ لوازم خود را سامان دهيد؛ آنچنان كه در ميان مردم به سانِ خال، آشكار باشيد .
خوردن
عايشه ميگويد: «شكم پيامبر (ص) هرگز سير نشد.» منظور عايشه، « آكندن شكم از غذاست»؛ به گونة مردمان عادي كه بر سر سفرههاي رنگين تا به حلقوم ميخوردند و معده را سنگين كنند. اين چنين خوردني، بدن را ميفرسايد، بيحالي و خوابآلودگي و تنبلي ميآورد، حال نيايش را از آدمي ميربايد و …
خوشبويي
اگر كسي از راهي كه او گذشته بود ميگذشت، از بوي خوش باقي مانده در فضا ميفهميد رسول گرامي از آنجا عبور كرده است. اگر بر سر كودكي دست ميكشيد، بوي خوش دستش بر موي كودك ميماند. عطري را كه بدو هديه ميدادند رد نميكرد .
ميفرمود: بهترين بندگان خدا آنهايي هستند كه… خوشبويند .