موجودی: موجود

همه نوکرها ، مستند داستانی

نویسنده: محمدرضا حدادپورجهرمی

Original price was: ۷۵,۰۰۰ تومان.Current price is: ۵۶,۲۵۰ تومان.

این داستان که حاصل مطالعه و پژوهش در زمینه عاشورا پژوهشی است روایتی با بیان و نگاه امنیتی است که درباره کیفیت فرار و ریزش نیرو و نهایتا چگونه جمع شدن هفتاد و دو تن یار با وفایی اباعبدالله الحسین ( ع ) از زبان یکی از یاران ایشان است که بالاخره راوی داستان دستخوش بی وفایی شده و …

هدف این کتاب این است که خوانندگان با خواندن این کتاب با روحیه راحت طلبی و عافیت طلبی سیاسی و جهادی مبارزه کرده و مروج اسلام ناب حسینی باشند .

وزن 190گرم

6 در انبار

دسته بندی موضوعی: ادبیات (کتب فیروزه‌ای),

دسته بندی مناسبتی: ماه محرم,

برچسب:

توضیحات

در کتاب همه نوکرها نویسنده سعی کرده حتی الامکان این نوشتار مستند باشد و با حقایق و وقایع تاریخی نهضت سیدالشهدا علیه السلام تضاد نداشته باشد, اما برای بیان سیر داستانی بعضا از قوه خیال هم بهره گرفته, یا اینکه در یک مورد, ماجرایی را زودتر از زمان واقعی اش در منابع تاریخی, آورده است.

در این نوشتار سخنانی را که به سالار شهیدان نسبت داده, بر اساس مستندات, حدسیات و تخیلات و به زبان خودمانی و محاوره است. این داستان, که حاصل مطالعه و عاشورا پژوهی است روایتی با بیان و نگاه امنیتی است که درباره فرار و ریزش نیروها و نهایتا چگونه جمع شدن هفتاد و دو تن یار باوفای اباعبدالله الحسین علیه السلام از زبان یکی از یاران ایشان است که بالاخره راوی داستان دستخوش بی وفایی شده و …

در بخشی از کتاب همه نوکرها می خوانیم:

مثل اینکه قرار نبود ما از منطقه «ثعلبیه» چندان هم بی دردسر عبور کنیم. از ثعلبیه به بعد، وجب به وجبش دردسر بود و پیچیدگی های خودش را داشت. یکی از اتفاقاتی که هیچ مانور مثبت یا منفی از طرف ما نمیشد روی آن داد اما دشمن تا فهمید، استفاده های خودش را کرد و ترک تازی ها نمود، خبر مذاکره اثر بخش فرمانده با تعدادی از مسیحیان بود.

خب مذاکره به نفس خود، چیز بدی نیست اما اگر کسی در شرایط جنگی، خودی هایش آنگونه پشت او را خالی کرده و حساب و املاکش را بلوکه کرده و حتی از ارسال تجهیزات و پشتیبانی هم دریغ کرده باشند، مذاکره اثر بخش آن فرمانده با اهل کتاب مخصوصا مسیحیان اطراف منطقه «زباله» خبر چندان مسرت بخشی نخواهد بود. چرا؟! چون اولین استفاده ای که دشمن تکفیری میتوانست بکند این بود که بگوید: «حتی خودی هایش کمکش نکردند و مجبور شد دست به دامن نامسلمانان شود! او دست دوستی به طرف اهل کتابی دراز کرده که اگر قبولش داشتند، حداقل مسلمان میشدند!» با اینکه ما خبر داشتیم. اصلا قصه دست دوستی و دراز کردن و این حرفها نبود! آن هیئت چند نفره مسیحی، پیشنهاد همراهی با ما و شرکت در نبرد احتمالی دادند و کلی اظهار دوستی و علاقه به فرمانده کردند و آخرالامر، تصمیم گرفتند به ما بپیوندند.

توضیحات تکمیلی

وزن 190 گرم