کتاب زخم خیابان

کتاب زخم خیابان توسط آقای مهدی کرد فیروزجایی تالیف گردیده است. از ویژگی‌های کتاب حاضر قصه و تعلیق پر کشش آن است. به لحاظ موضوعی و محتوایی به مسئله روز و پر تکرار می‌پردازد که آن موضوع اعتراضات خیابانی است که هر از چند گاهی در کشور اتفاق می‌افتد و نوجانان یا جوانانی را با خود همراه می‌کند، البته بدون اینکه به عواقب آن آگاهی داشته باشند، به لحاظ محتوایی هم با توجه به قضایایی که در کتاب روایت می‌شود به موضوع بعضی از اتهامات به نظام و عملکرد نظام پرداخته و در این زمینه به بسیاری از آنها پاسخ می‌دهد.

داستان کتاب زخم خیابان چیست؟

شروین نوجوانی دبیرستانی است که در باشگاه کاراته به مربی‌گری پوریا تمرین می‌کند و از آنجایی که پوریا داستان نویس هم هست، سر از جلسات داستان پوریا در کافه بوتیمار که در خیابان گربه گون است در می‌آورد، در جلسات داستان عاشق دختری به نام الهام می‌شود که الهام به او محل نمی‌گذارد، در بحبوحه اغتشاشات دوستش شباهنگ دستگیر می‌شود و تجاوز به شباهنگ هم شایعه می‌شود، خبر دستگیری و تجاوز شباهنگ باعث تحریک شروین و شرکتش در اغتشاشات می‌شود، ناگفته نماند که حالا دیگر پوریا در نقش لیدر شاگردانش ظاهر می‌شود، یک روز در کافه تصمیم بر این می‌شود که در راهپیمایی که قرار بود عصر آن روز برگزار شود، تصاویر عکس‌ها و بنر‌های شهدا را ناقص کنند.

برشی از کتاب:

حالا سطل آشغال‌های دیگری هم در حال سوختن بودند و دودشان تا آنجا که چشم کار می‌کرد گربه گون را پر کرده بود، باید زودتر کارم را تمام می­‌کردم وپایین می‌آمدم، نفسی عمیق کشیدم، سینه‌هام پر از بوی دود شده بود. نگاهی به اطراف کردم، جمعیت همچنان یک دست مشغول همخوانی شعر برای… بودند رسیده بودند به:

برای این هوای آلوده
برای ولیعصر و درخت های فرسوده
برای پیروز و احتمال انقراضش

چشمم افتاد به سطل آشغالی که پایینتر زیر چنارِ کهنسالِ گربه­‌گون داشت می‌سوخت شعله‌اش تا اولین شاخه‌های گربه‌­گون که می‌رسید باد آن را این و طرف و آن طرف کج می‌کرد و دودش از لابه لای شاخ و برگ درخت می‌گذشت و به هوا می‌رفت کسی اگر از دور می‌دید و نمی‌دانست، گول می‌خورد و خیال می‌کرد گربه‌­گون آتش گرفته است، در صورتی که شعله از سطل آشغال و آشغال‌ها بود که داشتند می‌سوختند و فقط دودش از لای شاخه‌های گربه‌­گون به هوا می رفت.