رمان سلام بر میت داستان طلبهای جوان و بیتجربه است که در ماه رمضان به تبلیغ میرود و ترس نهفتهای از کودکی در دل و جانش رسوخ کرده، ترس از مرده.
روستا و بعضی اهالیاش بوی مرده میدهند. طلبه در این روستا با سختیهایی مواجه میشود از ماجراهایش با دیوانهای به نام ناصر تا برخوردش با معتادی به نام ملوعلییخی!
با داشتههای معنوی و اخلاقی که در حجره و مدرسه علمیّه، سر کلاس اساتیدش کسب کرده است، با این مشکلات دست و پنجه نرم میکند که گاه میشکند و گاه پیروز میشود.
این داستان، روایت تلاش و امید جوانی طلبه در سایهی توجه به خدا و یاد مرگ است و هر جوانی که این کتاب را بخواند و به قلبش رجوع کند، جوانههای امید و رشد اخلاقی در جانش ریشه میزند.